ازخودگذشتگی، فداکاری، جاننثاری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The soldier's self-devotion to his country was unwavering, even in the face of danger.
ازخودگذشتگی این سرباز به کشورش حتی در مواجهه با خطر نیز تزلزلناپذیر بود.
The teacher's self-devotion to her students was evident in the extra time she spent helping them succeed.
فداکاری معلم به دانشآموزانش در وقت اضافیای که برای کمک به آنها برای رسیدن به موفقیت صرف میکرد، مشهود بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «self-devotion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-devotion