با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Self-immolation

ˌselfɪməˈleɪʃn ˌselfɪməˈleɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    خودسوزی (به‌ویژه مقابل چشم دیگران و به نشانه‌ی اعتراض)
    • - The news of the monk's self-immolation shocked the entire nation.
    • - خبر خودسوزی راهب همه‌ی ملت را شوکه کرد.
    • - The history books are filled with stories of self-immolation by individuals fighting for their beliefs.
    • - کتاب‌های تاریخ پر از داستان‌های خودسوزی افرادی است که برای اعتقاداتشان می‌جنگیدند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت self-immolation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-immolation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-immolation

لغات نزدیک self-immolation

پیشنهاد بهبود معانی