آخرین به‌روزرسانی:

Selvage

ˈselvɪdʒ ˈselvɪdʒ

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: selvedge

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

سلواژ، کناره‌ی پارچه، لبه‌ی پارچه

It's important to pay attention to the selvage when cutting fabric.

در هنگام برش پارچه توجه به سلواژ اهمیت ویژه‌ای دارد.

The selvedge of the fabric is often used to identify the manufacturer and type of fabric.

از کناره‌ی پارچه اغلب برای شناسایی سازنده و نوع پارچه استفاده می‌شود.

noun

حاشیه، لبه، کناره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

the selvage of the carpet

حاشیه‌ی فرش

the selvedge of the painting

حاشیه‌ی نقاشی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد selvage

  1. noun the edge of a fabric that is woven so that it will not ravel or fray
    Synonyms:
    edge border skirting selvedge

ارجاع به لغت selvage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «selvage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/selvage

لغات نزدیک selvage

پیشنهاد بهبود معانی