فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sewing Machine

ˈsoʊɪŋ məˌʃiːn ˈsəʊɪŋ məˌʃiːn

شکل جمع:

sewing machines

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

چرخ‌خیاطی، چرخ دوزندگی، ماشین خیاطی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

My grandmother still uses her old sewing machine.

مادربزرگم هنوز از چرخ‌خیاطی قدیمی‌اش استفاده می‌کند.

Her sewing machine broke down, so she had to take it to a repair shop.

چرخ‌خیاطی‌اش خراب شد، بنابراین ناچار شد که آن را به تعمیرگاه ببرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sewing machine

  1. noun a mechanical or electronic device used to stitch fabric and other materials together with thread

ارجاع به لغت sewing machine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sewing machine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sewing-machine

لغات نزدیک sewing machine

پیشنهاد بهبود معانی