فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Sexton

ˈsekstən ˈsekstən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خادم کلیسا، تولی، گورکن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sexton

  1. noun An officer of the church who is in charge of sacred objects
    Synonyms: sacristan, warden, bell-ringer, anne sexton, servant, janitor, gravedigger

ارجاع به لغت sexton

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sexton» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sexton

لغات نزدیک sexton

پیشنهاد بهبود معانی