فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Short-list

ˈʃɔːrt lɪst ˈʃɔːtlɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
(انگلیس) فهرست کوتاه (فهرست اسامی نامزدهای نیمه نهایی جایزه یا انتخابات و غیره که فهرست نهایی از میان آن‌ها گزیده می‌شود)، در فهرست کوتاه قرار دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد short-list

  1. noun a list of applicants winnowed from a longer list who have been deemed suitable and from which the successful person will be chosen
    Synonyms:
    shortlist contenders waiting-list

ارجاع به لغت short-list

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «short-list» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/short-list

لغات نزدیک short-list

پیشنهاد بهبود معانی