شکل جمع:
shutterbugsانگلیسی آمریکایی خورهی عکاسی، علاقهمند به عکاسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
As a shutterbug, she had thousands of pictures stored on her computer.
به عنوان خورهی عکاسی، هزاران عکس را در کامپیوترش ذخیره کرده بود.
He may not be a professional, but as a shutterbug, his photography skills are impressive.
ممکن است حرفهای نباشد اما به عنوان شخصی علاقهمند به عکاسی، مهارتهای عکاسیاش چشمگیر است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shutterbug» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shutterbug