با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Silkworm

ˈsɪlkwɜrːm ˈsɪlkwɜːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
حشره‌شناسی کرم ابریشم، کرم پیله
- The silkworms transformed into pupae inside their cocoons.
- کرم‌های ابریشم درون پیله‌هایشان به کرمینه تبدیل شدند.
- The farmer harvested the silkworms to collect their valuable silk.
- کشاورز کرم‌های ابریشم را برداشت تا ابریشم ارزشمند آن‌ها را جمع کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد silkworm

  1. noun Larva of a saturniid moth; spins a large amount of strong silk in constructing its cocoon
    Synonyms: giant silkworm, wild wilkworm

ارجاع به لغت silkworm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «silkworm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/silkworm

لغات نزدیک silkworm

پیشنهاد بهبود معانی