مرور اجمالی کتاب، ورق زدن کتاب
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I only had time to skim through the book before the meeting.
من فقط قبل از جلسه وقت داشتم کتاب را به صورت اجمالی مرور کنم.
He skimmed through the book looking for a specific chapter.
او کتاب را ورق زد و به دنبال فصل خاصی گشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «skim through a book» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skim-through-a-book