آخرین به‌روزرسانی:

Skimmed

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

گذشته‌ی ساده و شکل سوم فعل skim

The bird skimmed the water and flew away.

پرنده از روی آب گذشت و به دوردست‌ها پر کشید.

I skimmed through the report in five minutes.

در عرض پنج دقیقه نگاهی گذرا به گزارش انداختم.

adjective

بدون چربی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Skimmed milk has fewer calories.

شیر بدون چربی کالری کمتری دارد.

The smoothie was made with skimmed milk.

اسموتی با شیر بدون چربی تهیه شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت skimmed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skimmed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skimmed

لغات نزدیک skimmed

پیشنهاد بهبود معانی