با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Slattern

ˈslæt̬ərn ˈslætn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آدم شلخته، هردمبیل، آدم ژولیده، زن شلخته، فاحشه‌وار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slattern

  1. noun A dirty untidy woman
    Synonyms: trollop, whore, tramp, streetwalker, hussy, street girl, strumpet, hooker, slovenly woman, hustler, floozy, floozie

ارجاع به لغت slattern

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slattern» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slattern

لغات نزدیک slattern

پیشنهاد بهبود معانی