Slattern

ˈslæt̬ərn ˈslætn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آدم شلخته، هردمبیل، آدم ژولیده، زن شلخته، فاحشه‌وار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slattern

  1. noun a dirty untidy woman
    Synonyms:
    whore hooker hustler tramp streetwalker floozy floozie trollop hussy street girl strumpet slovenly woman

ارجاع به لغت slattern

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slattern» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slattern

لغات نزدیک slattern

پیشنهاد بهبود معانی