امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Smokestack

    ˈsmoʊkstæk ˈsməʊkstæk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    smokestack, دودکش (کارخانه، کشتی، ساختمان)
    دودکش (کارخانه، کشتی، ساختمان)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The smokestack billowed thick clouds of black smoke into the air.
    - دودکش ابرهای غلیظی از دود سیاه را در هوا پخش کرد.
    - The smokestack emitted a foul odor that filled the surrounding area.
    - دودکش بوی بدی متصاعد می‌کرد که اطرافش پخش شده بود.
    adjective
    صنعتی
    - The smokestack pollution was a constant concern for the local residents.
    - آلودگی صنعتی یکی از دغدغه‌های همیشگی ساکنان محلی بود.
    - The smokestack industries provided jobs for many in the community.
    - صنایع صنعتی برای بسیاری از افراد جامعه ایجاد شغل کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد smokestack

    1. noun A large tall chimney through which combustion gases and smoke can be evacuated
      Synonyms: stack, funnel, pipe, flue

    ارجاع به لغت smokestack

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «smokestack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/smokestack

    لغات نزدیک smokestack

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند