آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Solitarily

ˌsɑːləˈterli ˈsɒlɪtrli

معنی solitarily | جمله با solitarily

adverb formal

به‌تنهایی، انفرادی، تنها، یک‌تنه، به‌صورت مستقل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He spent the afternoon solitarily reading by the lake.

او بعدازظهر را به‌تنهایی کنار دریاچه به مطالعه گذراند.

She solitarily completed the project without any help.

او پروژه را بدون هیچ کمکی تنها انجام داد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت solitarily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solitarily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/solitarily

لغات نزدیک solitarily

پیشنهاد بهبود معانی