آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Splitter

ˈsplɪtər ˈsplɪtə

شکل جمع:

splitters

معنی splitter | جمله با splitter

noun countable

تقسیم‌کننده، جداکننده، شکاف‌دهنده، اسپلیتر

The splitter separated the fibers into individual strands.

جداکننده، الیاف را به رشته‌های جداگانه تقسیم کرد.

They used a splitter to share the internet connection among multiple devices.

آن‌ها از اسپلیتر برای اشتراک‌گذاری اتصال اینترنت بین چند دستگاه استفاده کردند.

noun countable

جدایی‌طلب، نفاق‌انداز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The leader condemned the splitters for breaking the unity of the movement.

رهبر، جدایی‌طلبان را به‌خاطر شکستن اتحاد جنبش محکوم کرد.

Splitters sometimes form factions with differing goals from the original group.

نفاق‌اندازها گاهی جناح‌هایی با اهداف متفاوت از گروه اصلی تشکیل می‌دهند.

noun countable informal

ورزش (بیسبال) پرتاب اسپلیتر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

مشاهده

He practiced throwing the splitter for hours every day.

او هر روز ساعت‌ها پرتاب اسپلیتر را تمرین می‌کرد.

The coach showed us the technique to grip the ball for a splitter.

مربی، روش گرفتن توپ برای پرتاب اسپلیتر را به ما نشان داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد splitter

  1. noun a laborer who splits logs to build split-rail fences
    Synonyms:
  1. noun a taxonomist who classifies organisms into many groups on the basis of relatively minor characteristics
    Synonyms:
    Antonyms:

سوال‌های رایج splitter

شکل جمع splitter چی میشه؟

شکل جمع splitter در زبان انگلیسی splitters است.

ارجاع به لغت splitter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «splitter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/splitter

لغات نزدیک splitter

پیشنهاد بهبود معانی