به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Squeaky

ˈskwiːki ˈskwiːki
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    squeakier
  • صفت عالی:

    squeakiest

معنی

  • verb - transitive adjective
    ( squeaker ) جیغ‌جیغو، دارای صدای شبیه جغد یا موش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد squeaky

  1. adjective Having or making a high-pitched sound such as that made by a mouse or a rusty hinge
    Synonyms: falsetto, screaky, strident, screechy, stridulate, squeaking, stridulous, squealing

ارجاع به لغت squeaky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «squeaky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/squeaky

لغات نزدیک squeaky

پیشنهاد بهبود معانی