کاملاً تمیز، کاملاً پاک، کاملاً بیعیب، مثل دستهی گل، بیکموکاست، بیکموکسر
I love the squeaky-clean feel of my hair after I've washed it.
عاشق حس تمیزی بیمانند موهایم پس از شستن اونها هستم.
a squeaky-clean kitchen
آشپزخانهای مثل دستهی گل
درستکار، کاملاً عاری از هرگونه آلودگی اخلاقی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The squeaky-clean journalist was praised for her unbiased reporting.
این روزنامهنگار درستکار به دلیل گزارشهای بیطرفانهاش مورد ستایش قرار گرفت.
a squeaky-clean reputation
آوازهای عاری از هرگونه آلودگی اخلاقی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «squeaky-clean» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/squeaky-clean