Stand-alone

Stand-alone computers are still useful for specific, isolated tasks.

کامپیوترهای مستقل هنوز هم برای وظایف خاص و مجزا مفید هستند.

Each desk had a stand-alone PC running its own software.

روی هر میز، کامپیوتری مجزا با نرم‌افزار مخصوص به خود وجود داشت.

Security risks are lower when using stand-alone machines.

هنگام استفاده از دستگاه‌های مجزا، ریسک‌های امنیتی کمتر است.

We bought a stand-alone DVD player for the bedroom.

ما پخش‌کننده‌ی DVD مستقلی برای اتاق خواب خریدیم.

Unlike cloud apps, stand-alone software runs entirely on your computer.

برخلاف برنامه‌های ابری، نرم‌افزارهای مستقل کاملاً روی رایانه‌ی شما اجرا می‌شوند.

The company offers a stand-alone version of its software for offline use.

شرکت، نسخه‌ای مستقل از نرم‌افزار خود را برای استفاده‌ی آفلاین ارائه می‌دهد.

Many stand-alone businesses struggle without support from a parent company.

بسیاری از کسب‌وکارهای مستقل، بدون حمایت از شرکت مادر به مشکل برمی‌خورند.

They decided to keep the branch as a stand-alone entity rather than merging it.

آن‌ها تصمیم گرفتند شعبه را به‌عنوان واحدی خودگردان نگه دارند، نه اینکه آن را ادغام کنند.

It’s refreshing to read a stand-alone book that doesn’t end with a cliffhanger.

خواندن کتابی تک که با کلیف‌هنگر تمام نمی‌شود، لذت‌بخش است.

This film is a stand-alone story and doesn’t require watching the previous movies.

این فیلم، داستانی مستقل است و نیاز به دیدن فیلم‌های قبلی ندارد.