فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Stoup

stuːp stuːp

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

دین قدح آب مقدس (در ورودی کلیسا)

The priest blessed the stoup before the service began.

قبل‌از شروع مراسم، کشیش قدح آب مقدس را متبرک کرد.

I accidentally knocked over the stoup and spilled the holy water.

من تصادفا به قدح آب مقدس خوردم و آب مقدس را ریختم.

noun countable

تنگ، جام، سبو، قدح، پیمانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The stoup was made of stone and had intricate carvings.

تنگ از سنگ ساخته شده بود و دارای کنده‌کاری‌های پیچیده بود.

The stoup was carved from marble.

جام از سنگ مرمر حک شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stoup

  1. noun basin for holy water
    Synonyms:
    stoop

ارجاع به لغت stoup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stoup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stoup

لغات نزدیک stoup

پیشنهاد بهبود معانی