امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stylet

ˈstaɪlɪt ˈstaɪlɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    پزشکی استایلت، گاید، سوند بوژی ( لوله‌ای پلاستیکی با سر کج و پرکاربرد که زمانی که در ناحیه‌ی تنفسی بیمار امکان لوله‌گذاری وجود ندارد، با کمک آن وارد راه هوایی بیمار می‌شود.)
    • - The technician sterilized the stylet before handing it to the surgeon.
    • - تکنسین قبل‌از اینکه استایلت را به جراح بدهد، آن را استریل کرد.
    • - The neurologist used a stylet to map the brain during the intricate surgery.
    • - متخصص مغز و اعصاب از یک گاید برای اکتشاف مغز در طول جراحی پیچیده استفاده کرد.
  • noun countable
    پزشکی آنژیوکت، سیخچه (سیم بسیار نازکی که درون کاتتر یا سوزن توخالی قرار می‌گیرد تا درصورت عدم استفاده، مسدود نشود.)
    • - The stylet helped guide the catheter smoothly into the patient's vein.
    • - آنژیوکت به هدایت روان کاتتر به داخل رگ بیمار کمک کرد.
    • - The doctor inserted a stylet into the catheter to keep it rigid during the procedure.
    • - پزشک سیخچه‌ای را در کاتتر قرار داد تا در طول عمل سفت بماند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stylet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stylet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stylet

لغات نزدیک stylet

پیشنهاد بهبود معانی