آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۲ مرداد ۱۴۰۴

    Suboptimal

    sʌbˈɑːptəml sʌbˈɑːptəml

    معنی suboptimal | جمله با suboptimal

    adjective

    کمتر از حد مطلوب، غیربهینه، نامطلوب، نامناسب، نسبتاً بهینه

    His suboptimal decision-making caused delays in the project.

    تصمیم‌گیری نامناسب او باعث تاخیر در پروژه شد.

    Our current strategy is suboptimal and requires immediate revision.

    استراتژی فعلی ما کمتر از حد مطلوب است و نیاز به بازنگری فوری دارد.

    adjective

    کم‌کیفیت، درجه‌دو

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    She decided against the suboptimal plan proposed by her colleagues.

    او تصمیم گرفت که با طرح کم‌کیفیت پیشنهادشده توسط همکارانش مخالفت کند.

    The product’s design was deemed suboptimal by the reviewers.

    طراحی محصول توسط بازبینان، درجه‌دو تلقی شد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج suboptimal

    معنی suboptimal به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «suboptimal» در زبان فارسی به «کمتر از حد بهینه» یا «غیربهینه» ترجمه می‌شود.

    غیربهینه به وضعیتی گفته می‌شود که در آن نتیجه یا عملکرد به بالاترین سطح ممکن نمی‌رسد و هنوز ظرفیت یا فرصت بهبود وجود دارد. این اصطلاح معمولاً در حوزه‌هایی مانند مهندسی، مدیریت، پزشکی، و حتی زندگی روزمره به کار می‌رود، جایی که شرایط، تصمیم‌ها یا روش‌ها کمتر از بهترین حالت ممکن عمل می‌کنند. وقتی یک سیستم یا فرآیند «کمتر از حد بهینه» توصیف می‌شود، به این معناست که منابع به شکل کامل و کارآمد استفاده نشده‌اند یا موانعی بر سر راه دستیابی به حداکثر کارایی وجود دارد.

    در محیط‌های کاری، یک عملکرد غیربهینه می‌تواند ناشی از برنامه‌ریزی ضعیف، استفاده ناکارآمد از زمان، یا نبود هماهنگی در تیم باشد. برای مثال، اگر یک شرکت به جای استفاده از فناوری‌های جدید همچنان بر روش‌های قدیمی تکیه کند، ممکن است به نتایجی دست یابد که از نظر کیفیت یا سرعت، پایین‌تر از سطح مطلوب باشد. در این شرایط، شناسایی نقاط ضعف و اصلاح فرآیندها ضروری است تا از منابع موجود حداکثر استفاده شود.

    در حوزه علوم و فناوری، تصمیمات غیربهینه می‌توانند تأثیرات چشمگیری داشته باشند. برای نمونه، در طراحی نرم‌افزار، انتخاب الگوریتمی که سریع‌ترین یا کم‌هزینه‌ترین گزینه نیست، ممکن است باعث مصرف بیش از حد منابع پردازشی یا زمان اجرای طولانی‌تر شود. این نوع تصمیم‌گیری‌ها، اگرچه ممکن است نتیجه‌ نهایی را به‌طور کامل نابود نکنند، اما مانع دستیابی به بالاترین استاندارد ممکن می‌شوند.

    از منظر بهداشت و سبک زندگی نیز، انتخاب‌های غیربهینه می‌توانند پیامدهای بلندمدتی ایجاد کنند. رژیمی که فاقد تعادل مواد مغذی است، یا برنامه ورزشی‌ای که با نیازهای بدن هماهنگ نیست، می‌تواند منجر به کاهش سطح انرژی یا افزایش خطر بیماری‌ها شود. در چنین مواردی، اصلاح انتخاب‌ها بر اساس آگاهی و دانش علمی می‌تواند کیفیت زندگی را به سطح بهینه نزدیک‌تر کند.

    اصطلاح «غیربهینه» یادآور این نکته است که همیشه جای پیشرفت و بهبود وجود دارد. حتی اگر نتیجه فعلی قابل قبول باشد، ممکن است با تحلیل دقیق‌تر و اصلاح رویکرد، بتوان به سطحی بالاتر از کارایی، کیفیت یا موفقیت دست یافت. شناخت موقعیت‌های کمتر از حد بهینه، نخستین گام در مسیر دستیابی به بهترین نتایج ممکن است.

    ارجاع به لغت suboptimal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «suboptimal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suboptimal

    لغات نزدیک suboptimal

    • - suboceanic
    • - subocular
    • - suboptimal
    • - suboptimization
    • - suboptimize
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.