امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Substantiative

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
محقق‌شده، با دلیل اثبات شده، تجسم‌یافته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد substantiative

  1. adjective Serving to support or corroborate
    Synonyms:
    collateral confirmative confirming confirmatory corroborative corroboratory substantiating validating validatory verificatory verifying

ارجاع به لغت substantiative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «substantiative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/substantiative

لغات نزدیک substantiative

پیشنهاد بهبود معانی