مختصراً، اجمالاً، بهطور خلاصه، بهطور مختصر، به اختصار، بهطور موجز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She explained the concept succinctly, making it easy to understand.
او مفهوم را بهطور مختصر توضیح داد و درک آن را آسان کرد.
He answered the question succinctly, leaving no room for confusion.
او اجمالاً به این سؤال پاسخ داد و جایی برای سردرگمی باقی نگذاشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «succinctly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/succinctly