شکل نوشتاری دیگر این لغت: surefooted
خوشپا، ثابتقدم، دارای پاهای محکم، دارای قدمهای محکم (که میتواند بهراحتی روی زمین ناهموار راه برود بدون اینکه زمین بخورد)
The sure-footed hiker was able to traverse the rocky trail with ease.
کوهنورد خوشپا توانست مسیر صخرهای را بهراحتی طی کند.
The surefooted goat confidently climbed the steep cliff.
بز دارای پاهای محکم با اطمینان از صخرهی شیبدار بالا رفت.
دارای اعتمادبهنفس، مصمم، قاطع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sure-footed detective quickly assessed the crime scene and made accurate deductions.
کارآگاه قاطع صحنهی جنایت را بهسرعت ارزیابی کرد و استنباطات دقیقی انجام داد.
The surefooted driver skillfully maneuvered through the crowded city streets.
راننده دارای اعتمادبهنفس در خیابانهای شلوغ شهر بهطرز ماهرانهای ماشین را حرکت میداد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sure-footed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sure-footed