Swain

sweɪn sweɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نوکر، خادم شوالیه، جوان روستایی، عاشق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد swain

  1. noun a man who courts a woman
    Synonyms:
    admirer beau suitor courter wooer
  1. noun a man who is the lover of a girl or young woman
    Synonyms:
    boyfriend fellow beau young-man suitor wooer

ارجاع به لغت swain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swain

لغات نزدیک swain

پیشنهاد بهبود معانی