با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Swiftie

    ˈswɪfti ˈswɪfti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    سوئیفتی (طرفدار تیلور سوئیفت (خواننده و ترانه‌سرای آمریکایی))

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - A group of the Swifties gathered outside the concert venue, eagerly waiting for Taylor Swift to arrive.
    - گروهی از سوئیفتی‌ها بیرون محل برگزاری کنسرت جمع شده بودند و مشتاقانه منتظر رسیدن تیلور سوئیفت بودند.
    - My friend is such a Swiftie that she has all of Taylor Swift's albums.
    - دوستم به‌قدری سوئیفتی است که تمام آلبوم‌های تیلور سوئیفت را دارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت Swiftie

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Swiftie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/swiftie

    لغات نزدیک Swiftie

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار