حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Swole
swoʊl
swəʊl
معنی swole | جمله با swole
adjective
informal
(بسیار) عضلانی، ورزشکاری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He walked into the gym, showing off his swole arms.
او وارد باشگاه شد و بازوهای ورزشکاری خود را نشان داد.
The bodybuilder's physique was undeniably swole.
هیکل بدنساز شدیداً عضلانی بود.
ارجاع به لغت swole
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «swole» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swole
لغات نزدیک swole
- - swizzle stick
- - swizzler
- - swole
- - swollen
- - swoon