انتقاد شدید را پذیرفتن/آماج انتقادات بودن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The manager had to take the flak for the team's failure.
مدیر مجبور شد آماج انتقادات برای شکست تیم باشد.
She's ready to take the flak.
او آماده است تا انتقاد شدید را بپذیرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «take the flak» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/take-the-flak