آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Talkativeness

ˈtɔː.kə.tɪv.nəs ˈtɔː.kə.tɪv.nəs

معنی talkativeness | جمله با talkativeness

noun uncountable

پرگویی، پرحرفی، وراجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Despite his usual talkativeness, he was quiet today.

علی‌رغم پرحرفی همیشگی‌اش، امروز ساکت بود.

Talkativeness can sometimes be a distraction in class.

گاهی اوقات پرگویی می‌تواند باعث حواس‌پرتی در کلاس شود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت talkativeness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «talkativeness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/talkativeness

لغات نزدیک talkativeness

پیشنهاد بهبود معانی