آخرین به‌روزرسانی:

Tanning

American: ˈtænɪŋ British: ˈtænɪŋ

گذشته‌ی ساده:

tanned

شکل سوم:

tanned

سوم‌شخص مفرد:

tans

معنی‌ها

noun

دباغی، تیماجگری، آشگری

noun

برنزه کردن پوست بدن، حمام آفتاب‌گیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun

(عامیانه) شلاق‌زنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tanning

  1. noun beating with a whip or strap or rope as a form of punishment
    Synonyms:
    whipping flogging lashing flagellation burning browning

ارجاع به لغت tanning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tanning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tanning

لغات نزدیک tanning

پیشنهاد بهبود معانی