فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Tardiness

ˈtɑːrdinəs ˈtɑːdɪnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

دیرکرد، تأخیر ورود، دیر آمدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tardiness

  1. noun the quality or condition of not being on time
    Synonyms:
    delay lateness slowness detention belatedness
    Antonyms:
    punctuality

ارجاع به لغت tardiness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tardiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tardiness

لغات نزدیک tardiness

پیشنهاد بهبود معانی