فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Punctuality

ˌpəŋkt͡ʃuːˈæləti ˌpʌŋkt͡ʃʊˈælɪti

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

وقت‌شناسی، خوش‌قولی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Punctuality is essential for success in the workplace.

وقت‌شناسی برای موفقیت در محل کار ضروری است.

Her punctuality impressed the interviewers greatly.

خوش‌قولی او مصاحبه‌کنندگان را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد punctuality

  1. noun the state of being prepared
    Synonyms:
    readiness steadiness
  1. noun the quality or habit of adhering to an appointed time
    Synonyms:
    promptness
    Antonyms:
    tardiness

ارجاع به لغت punctuality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «punctuality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/punctuality

لغات نزدیک punctuality

پیشنهاد بهبود معانی