از طریق تلگراف، بهصورت تلگرافی
They communicated telegraphically, exchanging ideas in a matter of seconds.
آنها از طریق تلگراف ارتباط برقرار کردند و در عرض چند ثانیه به تبادل نظر پرداختند.
The messages were sent telegraphically.
پیامها از طریق تلگراف ارسال میشدند.
مختصراً، اجمالاً، بهطور خلاصه، به اختصار، بهطور موجز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She conveyed her thoughts telegraphically, leaving no room for ambiguity.
او عقاید خود را مختصراً منتقل کرد و جایی برای ابهام باقی نگذاشت.
The instructions were delivered telegraphically, streamlining the entire process.
آموزشها بهطور خلاصه تحویل داده شد و کل فرآیند را ساده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «telegraphically» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/telegraphically