شکل جمع:
temporary residentsمقیم موقت، ساکن موقت (فردی که بهطور قانونی، برای مدتی معین و با هدفی خاص (مانند تحصیل، کار یا سفر) در کشوری دیگر اقامت دارد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He identified himself as a temporary resident.
او خود را بهعنوان مقیم موقت معرفی کرد.
As a temporary resident, she had to renew her visa every six months.
بهعنوان ساکنی موقت، او مجبور بود که هرششماهیکبار ویزای خود را تجدید کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «temporary resident» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/temporary-resident