فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Temporary Resident

شکل جمع:

temporary residents

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable

مقیم موقت، ساکن موقت (فردی که به‌طور قانونی، برای مدتی معین و با هدفی خاص (مانند تحصیل، کار یا سفر) در کشوری دیگر اقامت دارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He identified himself as a temporary resident.

او خود را به‌عنوان مقیم موقت معرفی کرد.

As a temporary resident, she had to renew her visa every six months.

به‌عنوان ساکنی موقت، او مجبور بود که هرشش‌ماه‌یکبار ویزای خود را تجدید کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد temporary resident

  1. noun an individual who is allowed to stay in a country for a limited period of time, typically for specific purposes such as work, study, or travel

ارجاع به لغت temporary resident

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «temporary resident» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/temporary-resident

لغات نزدیک temporary resident

پیشنهاد بهبود معانی