فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Textured

ˈtekstʃɚd ˈtekstʃəd

سوم‌شخص مفرد:

textures

وجه وصفی حال:

texturing

معنی

adjective

بافت‌دار، زبر (دربرابر: smooth)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد textured

  1. adjective having surface roughness
    Synonyms:
    rough-textured coarse-textured

ارجاع به لغت textured

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «textured» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/textured

لغات نزدیک textured

پیشنهاد بهبود معانی