فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

TMJ

ˌtiːemˈdʒeɪ ˌtiːemˈdʒeɪ

شکل جمع:

tmjs

توضیحات:

در معنای اول TMJ مخفف لغت temporomandibular joint است.

در معنای دوم TMJ مخفف لغت temporomandibular joint disorder است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun countable

کالبدشناسی مفصل گیجگاهی فکی، مفصل گیجگاهی‌ زیرواره‌ای

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده

The TMJ connects the jawbone to the skull.

مفصل گیجگاهی‌ زیرواره‌ای استخوان فک را به جمجمه متصل می کند.

Dentists can help diagnose TMJ issues effectively.

دندانپزشکان می‌توانند مشکلات مفصل گیجگاهی فکی را به‌طور مؤثر تشخیص دهند.

abbreviation noun uncountable

پزشکی اختلال مفصل گیجگاهی فکی، اختلال مفصل گیجگاهی‌ زیرواره‌ای

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Stress can exacerbate symptoms of TMJ.

استرس می‌تواند علائم اختلال مفصل گیجگاهی فکی را تشدید کند.

Severe cases of TMJ may require surgery.

موارد شدید اختلال مفصل گیجگاهی‌ زیرواره‌ای ممکن است به جراحی نیاز داشته باشند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد TMJ

  1. abbreviation the joint that connects the lower jaw (mandible) to the skull, specifically to the temporal bone
    Synonyms:
    temporomandibular joint
  1. abbreviation a group of conditions that affect the temporomandibular joint, which connects the jawbone to the skull; leading to pain, discomfort, and dysfunction in the jaw and surrounding muscles
    Synonyms:
    temporomandibular joint disorder temporomandibular joint dysfunction TMD

ارجاع به لغت TMJ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «TMJ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tmj

لغات نزدیک TMJ

پیشنهاد بهبود معانی