فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Tomentum

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کرک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tomentum

  1. noun filamentous hairlike growth on a plant
    Synonyms:
    hair fuzz
  1. noun a network of tiny blood vessels between the cerebral surface of the pia mater and the cerebral cortex
    Synonyms:
    tomentum cerebri

ارجاع به لغت tomentum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tomentum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tomentum

لغات نزدیک tomentum

پیشنهاد بهبود معانی