فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tomentum

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    کرک
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tomentum

  1. noun Filamentous hairlike growth on a plant
    Synonyms: hair, fuzz
  2. noun A network of tiny blood vessels between the cerebral surface of the pia mater and the cerebral cortex
    Synonyms: tomentum cerebri

ارجاع به لغت tomentum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tomentum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tomentum

لغات نزدیک tomentum

پیشنهاد بهبود معانی