شکل جمع:
toolkitsجعبهابزار (مجموعهای از ابزارهای فیزیکی کاربردی که معمولاً در جعبه یا کیف نگهداری میشوند)
Every mechanic should have a well-organized toolkit.
هر مکانیک باید جعبهابزاری منظم داشته باشد.
Please take the screwdriver out of the toolbox and bring it to me.
لطفاً پیچگوشتی را از داخل جعبهابزار بردار و برایم بیاور.
جعبهابزار، مجموعهمهارتها، مجموعهمنابع (مجموعهای از دانش، مهارتها، رویهها یا منابع تخصصی که برای انجام کاری خاص کاربرد دارند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This toolkit helps new parents learn how to care for a newborn.
این مجموعهابزار به والدین تازهکار کمک میکند تا نحوه مراقبت از نوزاد را یاد بگیرند.
This emotional intelligence toolkit includes strategies for managing stress.
این جعبهابزار مهارتهای هوش هیجانی شامل راهکارهایی برای مدیریت استرس است.
شکل جمع toolkit در زبان انگلیسی toolkits است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «toolkit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toolkit