آخرین به‌روزرسانی:

Toolkit

شکل جمع:

toolkits

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جعبه‌ابزار (مجموعه‌ای از ابزارهای فیزیکی کاربردی که معمولاً در جعبه یا کیف نگهداری می‌شوند)

Every mechanic should have a well-organized toolkit.

هر مکانیک باید جعبه‌ابزاری منظم داشته باشد.

Please take the screwdriver out of the toolbox and bring it to me.

لطفاً پیچ‌گوشتی را از داخل جعبه‌ابزار بردار و برایم بیاور.

noun countable

جعبه‌ابزار، مجموعه‌مهارت‌ها، مجموعه‌منابع (مجموعه‌ای از دانش، مهارت‌ها، رویه‌ها یا منابع تخصصی که برای انجام کاری خاص کاربرد دارند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

This toolkit helps new parents learn how to care for a newborn.

این مجموعه‌ابزار به والدین تازه‌کار کمک می‌کند تا نحوه مراقبت از نوزاد را یاد بگیرند.

This emotional intelligence toolkit includes strategies for managing stress.

این جعبه‌ابزار مهارت‌های هوش هیجانی شامل راهکارهایی برای مدیریت استرس است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد toolkit

  1. noun a collection of tools or other useful equipment typically kept in a box or case
  1. noun a collection of expert skills, knowledge, procedures, or information for a particular topic or activity

سوال‌های رایج toolkit

شکل جمع toolkit چی میشه؟

شکل جمع toolkit در زبان انگلیسی toolkits است.

ارجاع به لغت toolkit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toolkit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toolkit

لغات نزدیک toolkit

پیشنهاد بهبود معانی