آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Tourism

ˈtʊrɪzm ˈtʊərɪzm

معنی tourism | جمله با tourism

noun uncountable B1

سفر گردشگری، جهانگردی، سیاحت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Tourism is one of Greece's main sources of income.

گردشگری یکی از بزرگ‌ترین منابع درآمد یونان است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tourism

  1. noun the business of providing services to tourists
    Synonyms:
    touristry

سوال‌های رایج tourism

معنی tourism به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «tourism» در زبان فارسی به «گردشگری» ترجمه می‌شود.

گردشگری یا tourism به مجموعه فعالیت‌هایی گفته می‌شود که افراد برای بازدید، تفریح، استراحت یا تجربه‌ی فرهنگ‌ها و مکان‌های جدید انجام می‌دهند. این پدیده نه تنها جنبه‌ی تفریحی دارد، بلکه نقش مهمی در توسعه‌ی اقتصادی و فرهنگی جوامع مختلف ایفا می‌کند. گردشگری می‌تواند شامل بازدید از جاذبه‌های طبیعی مانند کوه‌ها، دریاچه‌ها و جنگل‌ها، یا اماکن تاریخی و فرهنگی مانند موزه‌ها، بناهای تاریخی و فستیوال‌ها باشد.

یکی از ویژگی‌های مهم گردشگری این است که تجربه‌ای چندبعدی ارائه می‌دهد؛ افراد نه تنها از زیبایی‌ها لذت می‌برند، بلکه با فرهنگ، آداب و رسوم، غذاها و سبک زندگی جوامع دیگر نیز آشنا می‌شوند. این آشنایی می‌تواند به افزایش درک بین فرهنگی و احترام به تفاوت‌ها کمک کند و تجربه‌ای فراتر از صرفاً سفر جسمانی فراهم آورد. در بسیاری از کشورها، توسعه گردشگری به عنوان بخشی از سیاست‌های اقتصادی و فرهنگی برای جذب سرمایه‌گذاری و ارتقای کیفیت زندگی جامعه مدنظر قرار می‌گیرد.

صنعت گردشگری همچنین اشتغال‌زایی گسترده ایجاد می‌کند. از هتل‌ها، رستوران‌ها و آژانس‌های مسافرتی گرفته تا راهنمایان محلی، رانندگان تور و تولیدکنندگان صنایع دستی، همگی بخشی از این چرخه اقتصادی هستند. گردشگری مسئولیت اقتصادی قابل توجهی دارد و بسیاری از کشورها برای جذب گردشگر داخلی و خارجی، برنامه‌ریزی‌های گسترده‌ای در زمینه تبلیغات، بهبود زیرساخت‌ها و حفظ محیط زیست انجام می‌دهند.

یکی دیگر از جنبه‌های مهم گردشگری، اثرات روانی و اجتماعی آن است. مسافرت و بازدید از مکان‌های جدید می‌تواند باعث کاهش استرس، افزایش خلاقیت و تقویت حس شادی و رضایت در افراد شود. تجربه‌ی سفر به ویژه زمانی که با فعالیت‌های فرهنگی، آموزشی یا طبیعت‌گردی ترکیب شود، می‌تواند اثرات مثبت بلندمدت بر سلامت روان و کیفیت زندگی داشته باشد.

گردشگری به عنوان یک پدیده‌ی جهانی، زمینه‌ای برای تعامل میان ملت‌ها و جوامع فراهم می‌کند. این تبادل فرهنگی و اقتصادی می‌تواند به رشد و توسعه‌ی پایدار کمک کند و همزمان حس تعلق به جهان بزرگ‌تر و ارتباط انسانی را در افراد تقویت نماید. اهمیت گردشگری نه تنها در بعد اقتصادی، بلکه در جنبه‌های اجتماعی، فرهنگی و روانی نیز قابل توجه است و به همین دلیل در دنیای امروز جایگاه ویژه‌ای دارد.

ارجاع به لغت tourism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tourism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tourism

لغات نزدیک tourism

پیشنهاد بهبود معانی