امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Townie

ˈtaʊni ˈtaʊni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(عامیانه) اهل شهر، شهرزی، ساکن شهر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد townie

  1. noun Resident of a college town not affiliated with the college
    Synonyms: towny

ارجاع به لغت townie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «townie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/townie

لغات نزدیک townie

پیشنهاد بهبود معانی