مطیعانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The children responded tractably to the teacher's instructions.
بچهها به دستورات معلم مطیعانه عمل کردند.
She tractably accepted the changes to the project without complaint.
او مطیعانه تغییرات پروژه را پذیرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tractably» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tractably