آخرین به‌روزرسانی:

Tractably

ˈtræktəbli ˈtræktəbli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

مطیعانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The children responded tractably to the teacher's instructions.

بچه‌ها به دستورات معلم مطیعانه عمل کردند.

She tractably accepted the changes to the project without complaint.

او مطیعانه تغییرات پروژه را پذیرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت tractably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tractably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tractably

لغات نزدیک tractably

پیشنهاد بهبود معانی