فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Translocation

ˌtrænzloʊˈkeɪʃn ˌtrænzləʊˈkeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    translocations

معنی

  • noun
    جابه‌جاشدگی، جای‌گیری، پس‌زنی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت translocation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «translocation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/translocation

لغات نزدیک translocation

پیشنهاد بهبود معانی