آخرین به‌روزرسانی:

Traversal

معنی

noun

پیمایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد traversal

  1. noun travel across
    Synonyms:
    traverse
  1. noun a refusal to grant the truth of a statement or charge
    Synonyms:
    denial rejection contradiction negation disclaimer disaffirmance disaffirmation

ارجاع به لغت traversal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «traversal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/traversal

لغات نزدیک traversal

پیشنهاد بهبود معانی