فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Traversal

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    پیمایش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد traversal

  1. noun Travel across
    Synonyms: traverse
  2. noun A refusal to grant the truth of a statement or charge
    Synonyms: contradiction, denial, disaffirmance, disaffirmation, disclaimer, negation, rejection

ارجاع به لغت traversal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «traversal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/traversal

لغات نزدیک traversal

پیشنهاد بهبود معانی