گذشتهی ساده:
trivializedشکل سوم:
trivializedسومشخص مفرد:
trivializesوجه وصفی حال:
trivializingدر انگلیسی بریتانیایی میتوان بهجای trivialise از trivialize استفاده کرد.
بیاهمیت جلوه دادن، بیارزش جلوه دادن، ناچیز شمردن، بیاهمیت دانستن، پیشپاافتاده دانستن، ارزش کمی قائل شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The comedian's jokes seemed to trivialize the serious issue at hand.
به نظر میرسید که شوخیهای این کمدین موضوع جدی را بیاهمیت جلوه میداد.
He felt hurt when his friends began to trivialize his achievements.
وقتی دوستانش شروع به پیشپاافتاده دانستن دستاوردهای او کردند، احساس ناراحتی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «trivialize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trivialize