با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Umpteenth

ˌʌmpˈtiːnθ ˌʌmpˈtiːnθ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective informal
    صدمین، هزارمین، چندمین (بیانگر مبالغه)
    • - He was thinking about umpteenth time of his mistake in life.
    • - او به چندمین بار اشتباهش در زندگی فکر می‌کرد.
    • - The umpteenth time she asked for a raise, her boss finally listened.
    • - برای صدمین بار که درخواست افزایش حقوق کرد، درنهایت رئیسش گوش داد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد umpteenth

  1. adjective Last in an indefinitely numerous series
    Synonyms: umteenth, umptieth

ارجاع به لغت umpteenth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «umpteenth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/umpteenth

لغات نزدیک umpteenth

پیشنهاد بهبود معانی