بهطور بیادبانه، با بینزاکتی، بهطور ناگهانی، بدون هیچ ملاحظهای
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He unceremoniously dropped the papers on the table.
او بهطور بیادبانه کاغذها را روی میز انداخت.
They unceremoniously left the party without saying goodbye.
آنها بهطور ناگهانی بدون خداحافظی مهمانی را ترک کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unceremoniously» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unceremoniously