یکجانبه
unilateral kinship
خویشاوندی یکسویی
They agreed to a unilateral withdrawal.
آنان با عقبنشینی یکطرفه موافقت کردند.
a unilateral halting of nuclear tests
متوقف ساختن یکجانبهی آزمایشهای اتمی
unilateral flowers
گلهای یکسو رست
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unilateral» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unilateral