Unlettered

ˌʌnˈletəd ˌʌnˈletəd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌سواد، درس‌نخوانده، نادان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unlettered

  1. adjective Having little acquaintance with writing
    Synonyms: analphabetic
  2. adjective Uneducated in general; lacking knowledge or sophistication
    Synonyms: ignorant, nescient, unlearned

ارجاع به لغت unlettered

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unlettered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unlettered

لغات نزدیک unlettered

پیشنهاد بهبود معانی