صفت تفضیلی:
more unopenedصفت عالی:
most unopenedبازنشده، ناگشوده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The unopened can of soup expired years ago and should be thrown away.
قوطی بازنشدهی سوپ سالها پیش منقضی شده بود و باید دور ریخته شود.
I found a box of unopened letters in the attic.
در اتاق زیرشیروانی جعبهای از نامههای ناگشوده را پیدا کردم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unopened» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unopened