فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Unredeemable

ˌʌn.rɪˈdim.ə.bəl ˌʌn.rɪˈdiː.mə.bəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    غیرقابل‌اصلاح، اصلاح‌نشدنی، اصلاح‌ناپذیر، بهبودنیافتنی، غیرقابل‌جبران، جبران‌نشدنی
    • - She made an unredeemable mistake.
    • - او اشتباهی غیرقابل‌جبران مرتکب شد.
    • - The student's unredeemable behavior in class led to his expulsion.
    • - رفتار اصلاح‌ناپذیر دانش‌آموز در کلاس باعث اخراجش شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unredeemable

  1. adjective Insusceptible of reform
    Synonyms: irreclaimable, irredeemable, unreformable

ارجاع به لغت unredeemable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unredeemable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unredeemable

لغات نزدیک unredeemable

پیشنهاد بهبود معانی