آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Vehicular

viːˈhɪkjələr viːˈhɪkjələ

معنی vehicular | جمله با vehicular

adjective formal

راهنمایی و رانندگی مربوط به وسایل نقلیه، وابسته به خودرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a vehicular tunnel

کندراه ویژه‌ی وسایط نقلیه

vehicular homicide

قتل در حین رانندگی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Vehicular accidents have increased in this area over the past year.

تصادفات خودرو در این منطقه طی سال گذشته افزایش یافته است.

The city is planning to improve vehicular infrastructure to reduce traffic jams.

شهر قصد دارد زیرساخت‌های مربوط به وسایل نقلیه را بهبود ببخشد تا ترافیک کاهش یابد.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده vehicular

  • adjective
    vehicular

ارجاع به لغت vehicular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vehicular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vehicular

لغات نزدیک vehicular

پیشنهاد بهبود معانی